X-twitter Youtube Telegram Instagram Aparat Rubika
در صرافی تبدیل ثبت نام کرده و احراز هویت کنید و ۱۰۰ هزار تومان هدیه دریافت کنید

دانلود آهنگ بندن سونرا از رضا تامر و زینب باستیک با متن کامل

دانلود آهنگ بندن سونرا از رضا تامر و زینب باستیک

Rıza Tamer ft. Zeynep Bastik – Benden Sonra

لینک تلگرام سایت: @YasnaMusicIR

لینک خود سایت: یسنا موزیک yasnamusic.ir

## بندن سونرا: مرثیه‌ای برای دلتنگی و بازگشت به ریشه‌ها”بندن سونرا” (Benden Sonra) اثر مشترک رضا تامر و زینب باستیک، چیزی فراتر از یک ترانه است؛ این قطعه، منظومه‌ای از حسرت، نوستالژی و جستجوی هویت در میانه‌ی تلاطم دوران مدرن است. از لحظه‌ی نخست، نوای غم‌انگیزِ سازهای کوبه‌ای و تنبور، شنونده را به اعماق یک خاطره‌ی دوردست می‌برد، خاطره‌ای که شاید متعلق به خود او نباشد، اما در ژرفای جانش طنین‌انداز می‌شود. برای **دانلود آهنگ** “بندن سونرا” و غرق شدن در این فضای دلنشین، می‌توانید به وبسایت‌های معتبر موسیقی ایرانی مانند **yasnamusic.ir** مراجعه کنید.

صدای رضا تامر، با آن لحن خاص و پر از احساسش، همچون راوی قصه‌ای کهن، روایتگر دردِ جدایی و آرزوی وصل است. او در این **موزیک**، خود را نه به عنوان یک خواننده، بلکه به عنوان یک واسطه بین گذشته و حال، بین سنت و مدرنیته، معرفی می‌کند. زینب باستیک نیز با صدای قدرتمند و پرطنین خود، به این روایت عمق می‌بخشد. هارمونی صدای این دو هنرمند، گویی پژواکِ دو دلِ تنهاست که در جستجوی همدیگرند.

“بندن سونرا” به معنای “بعد از من” است، عنوانی که در خود، بار معنایی سنگینی را حمل می‌کند. این عنوان، هم اشاره‌ای به فناپذیری انسان و گذر زمان دارد و هم به مسئولیت ما در قبال حفظ و انتقال فرهنگ و میراثمان. ترانه، نه یک داستان خطی، بلکه مجموعه‌ای از تصاویر و احساسات پراکنده است که در ذهن شنونده به هم پیوند می‌خورند. اشاره‌های ظریف به طبیعت، خاطرات کودکی، و سنت‌های فراموش‌شده، همگی در خدمت خلق فضایی نوستالژیک و دلتنگ‌کننده هستند.

از لحاظ موسیقیایی، “بندن سونرا” ترکیبی بدیع از موسیقی سنتی ایرانی و عناصر موسیقی معاصر است. استفاده از سازهای بومی مانند تنبور، دف، و کمانچه، ریشه‌های عمیق این اثر را به نمایش می‌گذارد. در عین حال، تنظیم مدرن و استفاده از ریتم‌های الکترونیک، به این **موزیک** جلوه‌ای تازه و جذاب بخشیده است. این تلفیق هوشمندانه، نشان‌دهنده‌ی تسلط **رضا تامر و زینب باستیک** بر هر دو فضای موسیقی سنتی و مدرن است.

موضوع اصلی “بندن سونرا” را می‌توان در دو سطح بررسی کرد: سطح فردی و سطح جمعی. در سطح فردی، قطعه به دردِ از دست دادن، حسرت گذشته، و تلاش برای یافتن معنا در زندگی می‌پردازد. این احساسات، جهان‌شمول هستند و به همین دلیل است که “بندن سونرا” توانسته است با مخاطبان گسترده‌ای ارتباط برقرار کند. اما در سطح جمعی، این **موزیک** به مسئله‌ی هویت و حفظ فرهنگ اشاره دارد. در جهانی که فرهنگ‌ها در حال هم‌گرایی و یکسان‌سازی هستند، “بندن سونرا” یادآوری می‌کند که ما کی هستیم و از کجا آمده‌ایم.

**رضا تامر و زینب باستیک** با این اثر، نه تنها یک ترانه‌ی زیبا خلق کرده‌اند، بلکه یک اثر هنری متفکرانه و تأثیرگذار ارائه داده‌اند. آنها با جسارت، سنت و مدرنیته را در هم آمیخته‌اند و یک تجربه‌ی شنیداری منحصربه‌فرد را برای مخاطبان خود رقم زده‌اند. این قطعه، فراتر از یک سرگرمی، دعوتی است به تفکر و تأمل در مورد زندگی، فرهنگ، و هویت ما. “بندن سونرا” به ما می‌گوید که حتی پس از ما نیز، ریشه‌ها و خاطرات ما باید زنده بمانند و به نسل‌های آینده منتقل شوند.

تاثیر فرهنگی این اثر قابل چشم‌پوشی نیست. “بندن سونرا” به سرعت در شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های **موزیک**ی ویدیویی دست به دست شد و بحث‌های زیادی را برانگیخت. بسیاری از منتقدان و مخاطبان، این قطعه را به عنوان یکی از بهترین آثار سال‌های اخیر موسیقی ایران معرفی کرده‌اند. این نشان می‌دهد که “بندن سونرا” نه تنها از لحاظ هنری، بلکه از لحاظ فرهنگی نیز، یک اثر موفق و ماندگار است. برای تجربه‌ی مجدد این اثر ارزشمند و لذت بردن از سایر آثار **رضا تامر و زینب باستیک**، می‌توانید به **yasnamusic.ir** مراجعه کنید و **دانلود آهنگ** مورد علاقه خود را آغاز کنید. این اثر، یادآور این نکته است که موسیقی می‌تواند پلی بین نسل‌ها و فرهنگ‌ها باشد و صدای قلب‌هایمان را به گوش هم برساند. “بندن سونرا” یک مرثیه است، اما مرثیه‌ای با امید به آینده، با امید به حفظ ریشه‌ها، و با امید به تداوم فرهنگ و هنر ایرانی.

Sonunda kalp nakli de yaptılar sana

در نهایت برایت قلب پیوندی آوردند

(کنایه از این که معشوق احساساتش را تغییر داده یا قلبش را به دیگری داده است، انگار قلب جدیدی دارد.)
Ne oldu beni gözü gibi seven o kadına?

چه شد آن زنی که مرا مثل جانش دوست داشت؟

(شاعر با حسرت از تغییر رفتار معشوق می‌پرسد که چه بر سر آن عشق و محبت سابق آمده است.)
Eline bi’ şey geçti mi bari düşmanımla saf tutunca?

آیا چیزی به دست آوردی وقتی با دشمنم هم‌جبهه شدی؟

(اشاره به خیانت یا انتخاب معشوق برای همراهی با رقیب یا دشمن شاعر، با طعنه پرسیده که آیا این کار سودی برایش داشته است.)
Yazdın, çizdin, oynadın, bastın damarıma

نوشتی، خط زدی، بازی کردی، به رگم زدی

(معشوق با رفتارهایش، مثل بازی کردن با احساسات یا آزار دادن شاعر، او را عمیقاً آزرده کرده است.)
Kuklan değilim

عروسک خیمه‌شب‌بازی نیستم

(شاعر می‌گوید که تحت کنترل معشوق نیست و نمی‌خواهد بازیچه او باشد.)
Oyuncak değilim

اسباب‌بازی نیستم

(تأکید دوباره بر این که شاعر چیزی بیش از یک وسیله برای بازی نیست.)
Bi’ ben değilim

فقط من نیستم

(اشاره به این که دیگران هم از رفتار معشوق آگاهند یا آسیب دیده‌اند.)
Seni tanıyan herkes haklı

هر کس تو را می‌شناسد، حق دارد

(همه کسانی که معشوق را می‌شناسند، درباره او درست قضاوت کرده‌اند، شاید به معنای بد بودن او.)
Ölünüm, delinim

مُرده‌ام، دیوانه‌ام

(شاعر از شدت عشق یا درد جدایی، خود را نابودشده و دیوانه توصیف می‌کند.)
Çağırsan gelirim

اگر صدایم کنی، می‌آیم

(با وجود همه دردها، شاعر هنوز به معشوق وابسته است و حاضر است با یک اشاره برگردد.)
Anla be, seninim

بفهم، من مال توام

(شاعر با التماس از معشوق می‌خواهد که بفهمد او هنوز عاشقش است.)
Sevme, özürlü kalp, yasaklı

عشق نورز، قلب معیوب، ممنوعه

(شاعر معشوق را خطاب قرار می‌دهد و قلب او را ناقص و عشقش را ممنوع می‌داند، شاید به خاطر خیانت یا بی‌وفایی.)
Yıldız yatağından kalkar bu aşkı duysa

ستاره از بسترش بلند می‌شود اگر این عشق را بشنود

(اشاره‌ای شاعرانه به عظمت و تأثیر این عشق، که حتی ستارگان را تحت تأثیر قرار می‌دهد.)
Ne canlar verdim, neyine yetmiyorsa?

چه جان‌هایی دادم، چه چیز برایت کافی نبود؟

(شاعر می‌پرسد که با وجود تمام فداکاری‌هایش، چه چیزی در او برای معشوق کم بوده است.)
Gün gelip de kader hesabını sorsa

روزی که سرنوشت از تو حساب‌کشی کند

(اشاره به روزی که معشوق باید پاسخگوی اعمالش باشد.)
Çek cezanı senin aşktan anladığın buysa

عقوبتت را بکش، اگر این چیزی است که از عشق می‌فهمی

(شاعر می‌گوید اگر برداشت معشوق از عشق این‌قدر سطحی یا اشتباه است، باید تاوانش را بدهد.)
Benden sonra kimse değerini biçemez

بعد از من هیچ‌کس نمی‌تواند ارزشت را بداند

(شاعر ادعا می‌کند که هیچ‌کس مثل او معشوق را درک و دوست نخواهد داشت.)
Sağlam dursa da bi’ kadehten fazla içemez

حتی اگر قوی به نظر بیاید، نمی‌تواند بیش از یک پیاله تحمل کند

(کنایه از ضعف معشوق در برابر مشکلات یا احساسات، حتی اگر تظاهر به قوی بودن کند.)
O tozlu yolları tek başına geçemez

نمی‌تواند آن جاده‌های خاکی را به‌تنهایی طی کند

(اشاره به این که معشوق بدون شاعر در زندگی‌اش گمراه یا ناتوان خواهد بود.)
Bi’ yanı “Git” diyo’, bi’ yanı “Kal”, bi’ nefes al

یک طرف می‌گوید “برو”، یک طرف می‌گوید “بمان”، نفسی بکش

(تضاد درونی شاعر بین رفتن و ماندن در رابطه، و درخواست برای لحظه‌ای آرامش.)
İçimde kal

در من بمان

(خواهش شاعر از معشوق برای ماندن در قلبش یا زندگی‌اش.)
Yakaladım seni, seni

گرفتمت، تو را، تو را

(شاعر با احساس پیروزی یا شاید با طعنه می‌گوید که معشوق را به دام انداخته یا حقیقتش را فهمیده است.)
Şimdi biraz ben, biraz sen

حالا کمی من، کمی تو

(اشاره به رابطه‌ای که حالا ترکیبی از احساسات هر دو طرف است، شاید به معنای آشتی یا تقابل.)
Deştik mi yaraları? Özür

زخم‌ها را شکافتیم؟ عذرخواهی

(شاعر می‌پرسد آیا با این حرف‌ها زخم‌های قدیمی باز شده‌اند و شاید به طعنه یا واقعی عذرخواهی می‌کند.)

دانلود با کیفیت ۳۲۰

آثار دیگر این خواننده

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *