دانلود آهنگ بیر چیفت گوز از نورم اندر و ابرو گوندش
Bir Çift Göz – Norm Ender & Ebru Gündeş
آهنگ «بیر چیفت گوز» اثر گروه موسیقی نورم اندر و ابرو گوندش، یک سفر روحی و عاطفی است که گوشدهندگان را به دنیایی پر از شبها، رویاها و حسهای عمیق میبرد. این آهنگ که در دنیای موسیقی ترکی قرار گرفته است، با ترکیبی بینظیر از عناصر سنتی و مدرن، یک آهنگ برجسته را در کنار دیگر آهنگهای محبوب خلق کرده است.
**سیر عاطفی آهنگ «بیر چیفت گوز»**
«بیر چیفت گوز» یک آهنگ است که با شروعی آرام و شاداب، به سرعت گوشدهندگان را به دنیایی پر از حس و عشق میبرد. صدای گیتار و نواختن آهیهای خالص ابرو گوندش، بیش از هر چیز دیگر، میتواند قلب گوشدهندگان را به همراه خود بکشاند. شعرهایی که از عشق و یادداشتهای قلبی سخن میگویند، با صدای پر از عمق و شادی ابرو گوندش ترکیب شدهاند و موجب میشوند که گوشدهندگان به خود و به دنیای اطراف خود نگاهی جدید بیاندازند.
**استایل منحصر به فرد نورم اندر و ابرو گوندش**
نورم اندر و ابرو گوندش، با استایل خاص خود، در دنیای موسیقی ترکی و حتی بینالمللی، مکانی برجسته پیدا کردهاند. آنها با ترکیبی بینظیر از عناصر سنتی ترکی و موسیقی مدرن، آهنگهایی خلق کردهاند که هم احساسی هستند و هم با روزگار همگام هستند. ابرو گوندش با صدای قدرتمند و عاطفی خود، به یکی از مهمترین صداهای زن معاصر تبدیل شده است که توانسته است حسها و تجربیات خود را به شکلی روان و بیدردسر به گوشدهندگان منتقل کند.
**کیفیت تولید و آرایش موسیقی**
کیفیت تولید آهنگ «بیر چیفت گوز» بینظیر است. از نواختن گیتارهای ذهنگیر تا صدای پیانوی شاداب، هر لحظه این آهنگ به موسیقیشناسی و گوشدهندگان احترام میگذارد. ترکیب صدای ابرو گوندش با موسیقی پسزمینه، به شکلی هماهنگ و هنرمندانه انجام شده است که موجب میشود گوشدهندگان به دنیایی پر از جادو و عشق عقبنشین شوند. این آهنگ به ویژه برای کسانی که به دنبال یک تجربه گوشی عمیق و روان هستند، بسیار مناسب است.
**دلیل محبوبیت آهنگ بین گوشدهندگان**
آهنگ «بیر چیفت گوز» برای شمار زیادی از گوشدهندگان، یک تجربه شخصی و عمیق است. صدای ابرو گوندش و شعرهای شاداب و عاطفی، آنها را به یادداشتهای خود بر میگرداند و به آنها کمک میکند تا حسهای خود را بهتر بفهمند. این آهنگ نه تنها یک ترانه است، بلکه یک پیام است که به گوشدهندگان میگوید که عشق و حسها، بخشی از زندگی هستند که باید به آنها احترام بگذاریم و از آنها لذت ببریم.
**مکان آهنگ در موسیقی معاصر**
در دنیای موسیقی معاصر، «بیر چیفت گوز» به عنوان یکی از آهنگهای برجسته و مؤثر شناخته میشود. این آهنگ نه تنها در ترکی محبوب است، بلکه در سطح بینالمللی نیز توانسته است توجه گوشدهندگان را جلب کند. نورم اندر و ابرو گوندش با این آهنگ، نشان دادهاند که میتوانند با داشتن ریشههای سنتی، به موسیقی مدرن نیز بیافزایند. این آهنگ به یک نماد از آمیزش فرهنگها و سبکهای موسیقی تبدیل شده است که هم از زیباییهای گذشته و هم از نوآوریهای کنونی برخوردار است.
**دانلود آهنگ و دسترسی به محتوای بیشتر**
اگر شما هم از دوستانی هستید که از موسیقی عاشق هستید و به دنبال یک تجربه گوشی پر از عمق و شادابی هستید، حتماً آهنگ «بیر چیفت گوز» از نورم اندر و ابرو گوندش را دانلود کنید. در سایت yasnamusic.ir، شما میتوانید به بهترین کیفیت این آهنگ دسترسی داشته باشید. همچنین، در این سایت میتوانید به محتوای بیشتری از آهنگهای محبوب و نوین موسیقی ترکی و بینالمللی دسترسی پیدا کنید. با دانلود آهنگهای مورد علاقه خود، میتوانید همیشه با موسیقیهایی که دوست دارید، همراه باشید.
به یاد داشته باشید که موسیقی، زبان عشق و حس است. آهنگ «بیر چیفت گوز» با صدای ابرو گوندش و موسیقیشناسی نورم اندر، شما را به جهانی پر از حس و زیبایی میبرد. در این سفر عاطفی، گوشدهندگان با یکدیگر همراه باشند و از آن لذت ببرند. yasnamusic.ir همیشه در کنار شماست تا بهترین محتوای موسیقی را به شما ارائه دهد.
📝 متن آهنگ
متن اصلی:
Tutuklu kalmışım nakışa benzeyen mühürlü gözlerinde
En içli şarkılarla bir rüyaya dalmışım
Nafile, avunamam ki hiçbi’ sazın bam teliyle
Unutamam ki, her nefes, bu kalbe adını yazmışım
Gittiğinde korkular hafızamda yer etmiş
Ve yokluğunda her bi’ duygu kursağımda birikmiş
Akreple yelkovanı hayalinle yürüttüm
Ben içimdeki seni özleminle daha da büyüttüm
Dalınca maziye bi’ sen kalırsın özümde
Güzel yüzün ve hoş seda (Geçmişe dair)
Bakınca hep yarım, bu son değil, bu ayrılık
Yakışmamış bu boş veda (Her günü kahir)
Ve şimdi dört duvar, adınla sarhoşum
Ve her satırda çağlayan bu kalp (Bir deli şair)
Gel etme, sevdiğim, bu hasret bize tuzak
Dudaklarından ayrı her mesafe bana uzak
Bi’ gelsen, bi’ görsen sersefil hâlimi
Her yerde hüzün var, hayalin yetmiyor
Bu başka, bu aşka hiçbi’ söz yetmiyor
Bu dünyayı verseler bi’ çift göz etmiyor
Bi’ gelsen
Umuda yolculuk bu gözlerinde beklemek
Ve depresif düşünceler sol yanımdan akın eder
Kimselerde huzur yok, sanki başka memleket
Sokaklarında, caddelerde sürekli bir kara haber
Dostlarım da sarmıyor dillerinde çelişki
Onların da “aşk” dediği tek gecelik ilişki
Neslimiz mi tükenmiş? Bak, hiçbi’ çare bulamadım
Ve kalmamış bi’ insanoğlu, ben bu devre uyamadım
Dalınca maziye bi’ sen kalırsın özümde
Güzel yüzün ve hoş seda (Geçmişe dair)
Bakınca hep yarım, bu son değil, bu ayrılık
Yakışmamış bu boş veda (Her günü kahir)
Ve şimdi dört duvar, adınla sarhoşum
Ve her satırda çağlayan bu kalp (Bir deli şair)
Gel etme, sevdiğim, bu hasret bize tuzak
Dudaklarından ayrı her mesafe bana uzak
Bi’ gelsen, bi’ görsen sersefil hâlimi
Her yerde hüzün var, hayalin yetmiyor
Bu başka, bu aşka hiçbi’ söz yetmiyor
Bu dünyayı verseler bi’ çift göz etmiyor
Bi’ gelsen
Bi’ gelsen, bi’ görsen sersefil hâlimi
Her yerde hüzün var, hayalin yetmiyor
Bu başka, bu aşka hiçbi’ söz yetmiyor
Bu dünyayı verseler bi’ çift göz etmiyor
Bi’ gelsen
ترجمه فارسی:
در چشمانِ نقشبستهات، زندانیام
در آرزوی تو، غرقِ نوایِ دلنشینام
بیفایده است، که هیچ سازِ دلخوشی نتواند
نامِ تو را از خاطرهی این دل بزداید
هنگامِ رفتنت، ترس در جانم نشست
و در فراقِ تو، احساس در گلویم شکست
با یادِ تو، زمان را به پیش راندهام
تو را درونِ دل، بیش از این بزرگ داشتهام
چو در گذشته غرق شوم، تنها تو مانی در یاد
رخشایِ تو و نغمهی نازت (یادِ گذشتهها)
نگاهم میکند ناتمام، این فراق است، نه آخر
نپسندم من این بدرودِ بیمعنا (هر روز، روزِ درد)
و اکنون در چهار دیوار، مستِ نامِ تو
و در هر مصرع، قلبِ خروشانِ من (شاعری دیوانه)
بیا، ای یار، این دوری ما را اسیر کرده است
هر فاصلهای از لبهایت، جهانی است دور
اگر بیایی، اگر بینی حالِ پریشانِ مرا
هر سو غم است، و سایهات کافی نیست
این عشق، دیگر است، و هیچ سخنی وافی نیست
اگر جهان به من دهند، در برابر یک نگاهت ارزشی نیست
اگر بیایی…
در چشمانت، سفر به امید است، انتظار
و افکارِ پریشان، از جانِ چپم میبارد
گویی در این دیار، آرامش نیست برای کس
در کوچه و خیابان، پیامِ سیاه میآید
حتی یاران، مرا نمیفریبند، در سخن تناقض است
“عشق” آنان، وصالی است تنها برای یک شب
آیا نسلِ ما به پایان است؟ هیچ چارهای نیافتم
و انسانی نمانده، من با این زمانه نساختهام
نظرات